صفحات

۱۰ فروردین ۱۳۸۹

بس کن پله

دینوسیله نهایت خشم ، انزجار و چندش خود را از تقلید های کودکانۀ  " پله " ( بازیکن سابق فوتبال ) از شخص خودم ( خویشتن! ) اعلام می دارم.
چکیدۀ مصاحبه اخیر پله را بخوانید:

" « انگليس و آرژانتين، از شانس بيشتري براي قهرماني در اين رقابتها برخوردارند » "
" « براي فوتبال دوستان، فوتبال روبينيو شادتر است و توجه بيشتري را به خود جلب مي کند. اکنون براي برزيلي ها بسيار مهم است که کاکا از نظر شرايط فيزيکي آماده و خوب باشد.» "

ای که چه ؟ ورداشتی زارتی پیش بینی های من رو از جام جهانی آینده تو مصاحبه ات گفتی که چی رو ثابت کنی ؟! ها ؟! میخوای بگی مثلا فوتبال میفهمی ؟ والله اگه بفهمی ! میخوای بگن پله خیلی اینکاره س ؟ والله اگه بگن !
دیگه عالم و آدم میدونن که بنده گفتم در جام جهانی آتی ، اینگیلیس (!) و آرجانتین (!) اگر بهم نخورن فینالیستن و اگر بهم بخورن بریتانیا قهرمان میشه ! چرا اسکی تو این گرما ؟!
در رابطه با این پرت و پلاهایی که راجع به روبینیو گفتی ؛ منظورت چیه " بازی روبینیو شاده " ؟! مگه روبینیو آهنگه ؟ مگه روبینیو ملودیه ؟! مگه اشکین گوش میدی ! خاک بر سرت !
در رابطه با شرایط جسمانی فیزیکی کاکا ؛ توقع داشتی شرایط شیمیاییش مناسب باشه ؟! بس کن عزیزم .
نکن برادر رنگین پوست من ! نکن ! نزار از اون حرف های نژاد پرستانه بزنم و تو را از خویشتن مایوس کنم ؛ نزار بگم پسرت رو با چند کیلو مواد مخدر گرفتن ! نزار !

۸ فروردین ۱۳۸۹

بوگاتی با سرعت مطمئنه

آب که سر بالا بره ، از بوگاتی هم باید سبقت بگیری !
به مناسب سفر های نوروزی ؛ ملاحظه میکنید که راننده محترم سواری بوگاتی نقره ایی رنگ به شماره فلان که همه برنامه های " سفر بخیر " رو تمام و کمال تماشا کرده ! خیلی محتاط و نرمک نرمک به سوی مقصد خویش در حالی رانندگی با سرعت مطمئنه هست ( پاورقی 1 را بخوانید ). اما راننده احمق و کم شعور ِسواری لگن (!) آبی رنگ با تخطی از مقررات راهنمایی و رانندگی اقدام به سبقت غیر مجاز میکنه و جان و مال (!) خودش که به جهنم ، جان و مال مردم رو به خطر می اندازه !
همکاران بنده در پلیس راهِ چند کیلومتر جلوتر از صحنۀ عکس برداری به بنده اطلاع دادند که رانندۀ متخلف سواری آبی رنگ به دلیل سبقت غیر مجاز متوقف شده ، خوابونده و مجازات شده ... یعنی خوابوندنش بعد روش اعمال قانون کردن !

*(1) : یا ایتها السرعت المطمئنه !

۷ فروردین ۱۳۸۹

فناوری اطلاعات در محفل ادبی ؛ به قلم شروین

شاعری پر از کلام پرمغز در محفلی خصوصی فرمود :

هیچ کاری خوش تر از کار تو نیست
هیچ یاری مثل شروین تو نیست

و دگر شاعری در شبی بارانی بر روی تکه ایی پوست آهو این چنین مکتوب کرد :

زیر پا فتاده ام ؛ دم دم دم
که من سیم بیچارۀ باندم

و به عنوان حسن ختام محفل ادبی باید از رهنمود های شاعر-خواننده معاصر هم یادی بکنیم با این ابیات :

پر از بغضم ، پر از گریه
پر از تلخی و شیرینی
حلالم کن دارم میرم
منو هرگز نمیبینی!

اینایی که خوندید شعر و ور نبود ؛ یعنی شعر بود ولی " ور " نبود ! لطفا برو روشن (ترجمۀ Please Go On )
رشتۀ فناوری اطلاعات از رشته های نسبتا نو پا در ایران هست که کم کم داره شناخته میشه ؛ البته هنوز هم با چهره های نگران و مشوش مواجه میشی وقتی بهشون در جواب " پسرم چه رشته ایی درس میخونی ؟ " میگی IT !
اسم این رشته بر خلاف تصور عموم که فکر میکنن از فنّ + آوری + اطلاع + ات تشکیل شده ؛ بدین ترتیب ساخته و پرداخته میشه :
فنا + ور + ی ِ اط + لا + عات ؛ که هر کدام به تفصیل شرح داده میشوند
فنا ؛ واژه خود گویا اوضاع اوحال این رشته هست ؛ فنا ، نابودی ، نیستی !
ور ؛ بین علما اختلاف هست که این واژه ور باید خونده باشه یا وَر ! که در مورد اولی به معنای سخن و حرف بیهوده ، و در مورد دوم به معنای شونگولک بازی ، {...}کلک بازی یا {...}{...}ک بازی هست!
مورد اول در جزوات اساتید به وفور یافت میشود ، مورد دوم حالت Default سبک زندگی دانشجویان پرند است !
یِ اط ؛ از اصوات ناشناخته ... هنوز بر ما پوشیده است که معنای این واژه چیست. گفته شده بعد از فارغ التحصیل شدن با این واژه بیشتر آشنا میشویم و با آن انس و الفت میگیرم
لا ؛ در عربی به معنای خیر ، نه ، نچ ! در جواب سوال " این رشته آینده داره رفیق ؟ " به صراحت و به محکمی مطرح میشود !
عات ؛ از کلمات فرانسوی مورد استفاده در آفریقا ! به معنای خدانشناس ، ملحد و بی خدا ! از ترانه های علی عبدلمالکی !
پس همینطور که میبینید این رشته ، بسیار پیچ و تاب داره و به این سادگی ها نیست ، به قولی : مگه الکیه آقا ؟!
حال به رابطۀ اشعار فوق الذکر با رشته بپردازیم ؛
شعر اول ، حال ما را توصیف میکند وقتی که بر روی سایت آزمون دیدیم که در رشته شهر فناوری اطلاعات/پرند قبول گشته ایم ؛ انتخاب اول !
شعر دوم ، حال ما را توصیف میکند بعد از چند بار رفت و آمد به دانشگاه و دیدن اوضاع زندگی از نزدیک !
شعر سوم ، حال اکنون ما را توصیف میکند !
در فرصت آتی به مبحث دیگری از فناوری اطلاعات و زوایای پنهان آن نگاهی ریز و باریک خواهیم انداخت.
تا ساعتی دگر بدرود

۵ فروردین ۱۳۸۹

گران بود ؛ 15 تخته خریدم!

لوئیز فلیپه اسکولاری ؛ ملقب به فیل بزرگ ؛ مربی برزیل در جام جهانی 2002 که قهرمان جهان شد و برای خودش دبدبه و کبکبه ایی به پا کرد.
بعد از چندی به چلسی آمد و چنان گندی به این تیم زد که حتی بعد از دو ماه از اخراج شدنش ، چلسی تیم بشو نبود !
حالا سرمربی تیم بنیاد کار تیم ازبکستان شده و دیروز در اصفهان در مقابل تیم ذوب آهن اصفهان قرار گرفت و 3-0 باخت !
بعد از بازی ذوب آهن - بنیاد کار ، از فیل بزرگ پرسیده میشه نظرت راجع به اصفهان چیه ؟
پاسخ :
اصفهان شهر بسيار جذابي است و فکر نمي کردم اينقدر مدرن باشد. اينجا واقعا مردم خونگرم و ميهمان نوازي دارد و من سورپرايز شدم اما بايد بگويم فرش در اينجا بسيار گران است، با اين وجود 15 تخته فرش خريدم و شايد باز هم خريد کنم.

جواب بنده به لوئیز اسکولاری :
Hey Grand Elephant !
We, Ourself know better that Esfahan is very attractive, you please shut up. what’s more, its very modern, Are you ill? do you think at all ? I don’t think so, because at your time in Chelsea you just pipied in the whole team and I said that time that Samad Marfavi is better than you!
seems you like Esfahan people, because they were kind, so you'll have to visit Ghazvin ! they have passed this level and are lovely people that will put you in pure pleaser!
your said that you were surprised that here carpet is expensive and you bought 15, Are you Donkey ?! if its expensive , why did you buy this much ? huh ? come on Oskolari !
go to a corner and die !

۴ فروردین ۱۳۸۹

عکس العمل

اگه کاپیتان تیم ملی انگلیس باشی و مربی ایتالیایی تیمت ( که اتفاقا تازه دماغشو عمل کرده ) بیاد بهت بگه تو دیگه کاپیتان نیستی چیکار میکنی ؟

  • بازیکن ایرانی : قهر میکنه ؛ میره 107 تا مصاحبه بر ضد مربی و تیم و مملکت انجام میده ... بعد میره سراغ حال و حول !
  • جان تری : میره بدنسازی ... همین !

اگه صاحب باشگاه فوتبال چلسی باشی ؛ تو چند سال اخیر حدود 500 میلیون دلار از جیبت خرج تیمت کرده باشی و تیمت خیلی افتضاح به اینتر ببازه و حذف شه ؛ بعد بازی با بازیکن های تیم چیکار میکنی ؟

  • مدیر باشگاه / صاحب باشگاه ایرانی :  میره تو رختکن تیم و جملات زیر رو به کار میبره !
       {...} و {...} تک تکتونو من {...} ! {...} تو این فوتبالی که شما بازی کردید {...} های {...} ! حالا وایسید (1) یه دهانی من از شما {...} که دیگه {...} و {...} یکی بشه !

  • رومن آبراموویچ : بعد پایان بازی ؛ حدود 20 دقیقه بعد میره رختکن چلسی و از همه بازیکن ها تشکر میکنه و ازشون میخواد که تمرکزشون رو از دست ندن ... همین !

(1) :  به ایستادن اشاره ندارد ! یعنی صبر کنید ... تامل بفرمایید

۲۹ اسفند ۱۳۸۸

سال همت و کار مضاعف

خب به حمدالله انگار عمرمون داره قد میده که یک سال دیگه رو هم به این عمر خویشتن اضافه کنیم و به جمع سالخوردگان بپیوندیم ؛ اما برای آرزوی سال خوب و نیک و شاد و از این صحبت ها ترجیح میدهیم که شعری را نقل کنیم ، پس این شما و این آرزوی بنده برای سال همت مضاعف ، کار مضاعف و عرق ریزون مزدوج !

یه روز خوب میاد
که ما همو نکشیم
بهم نگاه بد نکنیم
با هم دوست باشیم و دست بندازیم رو شونه های هم
مثل بچه گیها تو دبستان
هیچکدوممون هم نیستیم بیکار
در حال ساخت و ساز ایران
واسه اینکه خسته نشی اینبار
من خشت میزارم تو سیمان
بعد این همه بارون خون
بالاخره پیداش میشه رنگین کمون
دیگه از سنگ ابر نمیشه آسمون
به سرخی لاله نمیشه آب جوب
موذن اذان بگو
خدا بزرگه بلا به دور
مامان امشب واسمون دعا بخون

تا جایی که یادمه این خاک همیشه ندا میداد
یه روز خوب میاد
که هرج و مرج نیست و تو شلوغیا
به جا فحش بهم شیرینی میدیم و زولبیا
بامیه همه شنگولیم و همه چی عالیه
فقط جای رفیقامون که نیستن خالیه
خون میمونه تو رگو آشنا
نمیشه با آسمون و اسفالت
دیگه فواره نمیکنه لخته نمیشه
هیچ مادری سر خاک بچه نمیره
خونه پناهگاه نیست و بیرون جنگ
وای از تو مثل بم ویروونم
یا اصلا مثل هیروشیما بعد بمب
دارم آتیش میگیرم و اینو میخونم
پیش خودت شاید فکر کنی دیوونم
ولی یه روز خوب میاد ، اینو میدونم

راستی وقتی یه روز خوب میاد
شاید از ما چیزی نمونه جز خوبیا
نا امن و خراب نیست همه چی امن و امان
کرمها هم قلقلکمون میدن و میشیم شادروان
آسمون به ! چه قشنگه
کنار قبر ، سبزه چمنه
هیچ مغزی نمیخواد در ره
فقط اگر صبر داشته باشی حله
دست اجنبی کوتاهست از خاک
نگو اوو کو تا فردا
اگه نبودم میخوام یه قول بدی بهم
که هر سربازی دیدی گل بدی بهش
دیگه هیچ مرغی پشت میله نیست
هیچ زن آزاده ایی بیوه نیست
دخترم بابات داره میاد خونه
آره ، برو واسه شام میز بچین

۲۸ اسفند ۱۳۸۸

کلیپ های طنز 90

آخرین برنامه 90 سال 88 هم پخش شد که بیشتر اختصاص داشت به اتفاق هایی که تو کل سال افتادن و به عبارتی گلچینی بود از کل 90 های سال ...
بعضی از آیتم ها واقعا باحال بودن و آپلود کردمشون تا این چند روز فراق برنامه 90 به خاطر تعطیلات رو بتونید تحمل کنید !

گل کلیپ : یک هموطن آذری : چرا وقتی درصدهای تراختور رو نشون میداد آی فردوسی پور میخند ؟! ( میخندید هم نه ! میخند !!!)

گل کلیپ : شما این آیتم رو تماشا ... نفرمایید ! چون آماده نیست !

گل کلیپ : خداد عزیزی : خدادا عزیزی پیاده میره ... گاهی با خر میره !

این کلیپ دیگه واقعا اخرشه !
گل کلیپ : { فردوسی پور چند بار سوالشو خیلی واضح تکرار میکنه ؛ طرف جواب پرت میده} عادل : آقا الان من کلمو میکوبم به میزا !!!
{مایلی کهن آب میخواد !} عادل : آقای تاج همه رو خورد !
فرهاد مجیدی : باید بین داور و خودم ، یکی رو میزدم ... که خودم رو زدم !
قاسمی : ما به زیدان زنگ زدیم بیاد برامون بازی کنه !!! ( ارواح عمتون ! )

۲۷ اسفند ۱۳۸۸

عبارات مناسب

“The measure of success is not whether you have a tough
problem to deal with, but whether it’s the same problem you had
last year.”
John Foster Dulles

همینطور که مطالعه نمودید گفته اند اندازۀ موفقیت (یعنی مهم نیست مثبتِ یا منفی !) برابر با بزرگی مشکلت نیست ؛ میزان موفقیتِ تو با این سنجیده میشه که آیا پارسال هم همین مشکل الانت را داشتی ؟!
جواب بنده : بلی
پارسال نیز در همین روز ها درگیر برنامه ریزی بودم که شاید فقط 20 درصدش عملی شد ؛ و امسال نیز دوباره ایشالله ماشالله !
پارسال نیز در همین روز ها درگیر جواد خیابانی بودم و دوست داشتم او را مورد حمله قرار دهم ؛ و امسال نیز دوباره میخواهم گردن او را فشرده گردانم !
پس نتیجه میگیریم که من موفق نیستم ... آه ... چه بد !

کار در منزل :
پارسال همین موقع ها ____ و امسال نیز ____ !
جای خالی را با عبارات مناسب پر کنید ؛ عبارات نامناسب باشن به خودتون برمیگردنا !

۲۶ اسفند ۱۳۸۸

چه میخواهی از این حال خرابم

آقا من خسته شدم ؛ دیگه اعصابم نمی کشه ... تا کی باید حرف های یه تخمه فروش احمق رو گوش کنم که الان گزارشگر شده و بگم بنده خدا نفهمه نمیفهمه ؟!
یعنی تو این مملکت هیچ کسی نیست که بتونه از جواد خیابانی کم تر خز و خوز بگه تا بیاد جاشو بگیره ؟! آقا من خسته شدم
سال های سال هست که اهالی فوتبال دوست از این شخصیت عرفانی تنفر خاصی دارن اما انگار نه انگار ... یه حرکتی یه اعتراضی ... بسه دیگه ؛ آقا من خسته شدم
چرت و پرت های جواد خیابانی دیگه دیشب واقعا "  کشنده " بود ؛ ( اگر مطمئن بودم همه خواننده های وب بلاگ مرد هستن حتما از یه صفت فاعلی استفاده میکردم ! ) به صحبت های دیشب استاد جواد خیابانی در بازی چلسی - اینتر توجه بفرمایید :
{ داخل این شونگولک { } هرچی مینویسم توضیح بنده هست ! }
  • { ساعت 01:30 بامداد ؛ آخرای بازی هست } استاد خیابانی : بازی زسکا-سویا رو هم بعد این بازی " بشینید " ببینید !
  • { مورینیو داره یه سری دستورات تاکتیکی رو به استفان کامبیاسو میده } جواد تپلو : اونجا مورینیو و کامبیاسو دارن صحبت میکنن ؛ به چه زبونی نمیدنم ؛ کامبیاسو آرژانتینیه و زبونش اسپانیایی ؛ مورینیو پرتغالیه و زبونش ... { چند ثانیه سکوت کرد ؛ فهمید چه گندی زده ! } به هر حال با هم صحبت میکنن !
  • { بدون شرح ! } نتیجه رو اون گوشه میبینید ؛ چلسی با گلی که نزده 0 و اینتر با گلی که زده 1 !
  • { تابلو ترین پنالتی سال اتفاق میفته ؛ تو یه صحنۀ کرنر والتر ساموئل (دفاع اینتر) دروگبا (مهاجم چلسی) رو بغل میکنه و میخوابونه زمین! ؛ صحنۀ آهسته این صحنه پخش میشه} ج. خیابانی : ممممممممممممم {فکر میکنه !} با این دوربین نمیشه تشخیص داد آفساید بوده یا نه !!!
  • { یه صحنۀ عادی فوتبال } این حرکت اصلا آفساید نبود ؛ اصلا ! 0 در 100 آفساید ! { اگر بنا باشه رو هر توپی گزارشگر بگه آفساید بوده یا نه که ... ! }
و در پایان قصد دارم اشاره کنم که آقا من خسته شدم !

توضیح ضروری:
(هرگونه توهین به هر نوع شغلی از جمله تخمه فروشی تکذیب میشود)
(هرگونه توهین به هر نوع جواد خیابانی تایید میشود)

۲۳ اسفند ۱۳۸۸

Life

Life was much easier ...
when ' Apple ' and ' Blackberry ' were just fruit

۱۷ اسفند ۱۳۸۸

سرافکندگی اهالی معرفت

جان جان ! (اولی اسم طرفه ، دومی به معنای جان و دل)
ای مردک کم آبرو ! تویی که وین بریج دست دوستی تو را رد کرد و ظاهرت را به رنگی تیره و متمایل به یکی از مواد مخدر درآورد ؛ چرا با خود چنین میکنی ؟ چرا ترک جان نمیکنی و از خود توشه ایی بهر آخرت جمع نمیکنی ؟ مگر نمیدانی که عالم و آدم آب شیرین نوشی تو را فهمیده اند و برای تو ، سر خود را به تناوب به چپ و راست تیکان تیکان میدهند و ابراز اسف بار بودند میکنند ؟
ای تری !
ای فوتبالیست-نمایی که فامیلی تو نیز به کار هایت شباهت دارد ، و دائم فامیلیت – ی را میزنی ! توبه کن و به آغوش خانواده ات بازگرد ؛ پیش از آنکه دیر شود و خانواده ات به بادهای موسمی فنا پیوند بخورد ... از این جلف بازیها که من کاپیتان هستم و اینا هم در نیاور ! رفتی جلو هوادار های استوک سیتی ، بازو بند خودت را نشان دادی که چه چیز را ثابت کنی ؟ بی آبرویی خودت را ؟ سر افکندگی اهل معرفت را ؟ ... را ؟!
و در پایان ؛ جان تری ! از من عصبی باش ، و از این عصبانیت بمیر !

۱۰ اسفند ۱۳۸۸

ششمین آلبوم محسن چاووشی ؛ ژاکت (قسمت اول)

تو این هفته های اخیر که این البوم وارد بازار شده ، نظر های مثبت و منفی زیادی رو راجع بهش شنیدم که میخوام در اینجا به بحث و واکاویشون بپردازم!
اولین نکتۀ مثبت ژاکت : بالاخره تونستیم تو ایران برای ورود یه اثر هنری به بازار ، یک روز مشخصی رو تعیین کنیم : 27 بهمن ماه روز شروع فروش ژاکت بود
و بالاخره محسن چاووشی رضایت داد که از صورتش تو کاور های آلبوم استفاده بشه ؛ و مثل " یه شاخه نیلوفر " به ما پشت نکرد ! میدونی ؟! خوشگلی و هزار دردسر دیگه !
به نظر من ، آلبوم قبلی محسن چاووشی یه موردی داشت ، برای من حداقل سازبندیش باحال نبود ؛ انگار بهشون زور کرده بودند که الا و بلا از انواع و اقسام آلات موسیقی باس استفاده کنید ! اما ژاکت با اینکه رنج خوبی از آلات رو شامل میشه خیلی روون و گوش نواز هست.
آلبوم شامل 12 ترک هست ، که در کاور آلبوم ترک 12 رو به فارسی نوشتن " ژاکت " اما خبری از این اسم به انگلیسی نیست ! ترجمۀ اسمها به انگلیسی نسبتا خوبه و مثل بقیه آلبوم ها هرچی حال کردن رو انتخاب نکردن !

1. بازار خرمشهر
محسن چاووشی و بندری ؟!!!! شاید اگه قبل از این که این اثر پخش بشه ، به یه نفر از طرفدار های محسن میگفتی : دوست داری چاووشی بندری بخونه ؟ یا میخندید یا ... بازم میخندید ! ولی چاووشی واقعا این کار رو کرده ! که البته به نظرم بر خلاف پیش بینی های معمول خیلی هم خوب رو صداش نشسته و بعد از چند بار گوش کردن ، ارتباط تنگاتنگی با اثر پیدا کردم !
شاه بیت :
عینک ری بن اصلم / هرچی دارم مال تو
نفسم تویی تو دختر / هر چی دارم مال تو

2.چاردیواری
شاه بیت :
شب جای چشماتو نمیگیره / حتا دنیا جاتو نمیگیره
اشک از چشمام سیره / میریزه میمیره ؛ دلم آروم نمیگیره

3.اسیری
به نظر من یکی از بهترین تنظیم های 10 سال اخیر موسیقی ایران همین اسیری میباشه ! (خدایا ! مزدک میرزایی رو با این فعل میباشه از ما نگیر !)
شاه بیت :
با اینکه کوه دردم / با اینکه غم زیاده
همین که با تو باشم /  از سرمم زیاده

4.دور آخر
یه شعر خیلی قوی + یه میکسی که از محسن چاووشی انتظار میره نتیجش میشه " دور آخر ". آهنگی که تو شادترین لحظۀ زندگی هم میتونه چشماتو بارونی کنه ! بارون های سیل آسای هندی !
شاه بیت :
اون رو به روم داره پرواز میکنه /  میبینمش هنوز از پشت پنجره
هی دست تکون میدم،هی داد میزنم / اون سنگ دل ولی،هم کوره هم کره
(دوران گیجی و سرگیجگیت گذشت /  محکم بشین دلم ، این دور آخره)

پایان قسمت اول