صفحات

۱۵ شهریور ۱۳۸۸

همسایه آماده باش

همسایه هم همسایه های قدیم  ... از هم حالی میپرسیدن ، حالی میگرفتند ، حالی میدادند ... اما الان ، فقط کینه و بخل و حسد بین همسایه ها حکم میکنه ؛ حالا باز ما تو ایران به غیبت و امثالهم اکتفا میکنیم ، اما تو پنسیلوانیا دیگه حسادت به اوج خودش رسیده و آمارها حاکی از آن است ملت چشم ندارن همدیگرو ببینن !
به عنوان مثال آقای ویلیام ماسر ( William Maser ) که 54 سال هم از خدا عمر گرفته ، نه تنها از سن و سال خودش خجالت نمیکشه ، بلکه با شلیک دو گلوله از توپخانۀ جنگی خودش که از جنگ قرن نوزدهم به جا مونده بوده ، دیوار خونه همسایه رو روی سرش خراب میکنه !
ویلیام ، این کار ناشایست رو هنگام عصر انجام داده ، و احتمالن مونولوگ های زیر رو قبل از وقوع حادثه به زبون آورده :
عجب غروب دلگیری ... همسایه هامون هم نمی میرن یه خرده حال کنیم ...
اَه ، حوصله م سر رفت ... بمیرید دیگه !
خودتون خواستید ، به سمت توپخونه ش راه میفته ...
خونه اکرم خانوم اینا رو بزنم یا اقا فِری ... یا اصلن هیچکدوم ، خانواده منوچهری ؟ اَه اَه اَه ... کاشکی گلوله به اندازه همتون داشتم !
و سرانجام ، ویلیام با دو گلوله خانه ایی در 400 یاردی رو مورد هدف قرار میده ... و بوم !
پیرمرد جنگجوی ما فعلن بازداشت شده ، و گفته خیلی متاسفم که این کار رو کردم ، دیگه نمیکنم !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر