صفحات

۱۲ شهریور ۱۳۸۸

خطاب به اسب مادۀ جوان : پیس پیس !

انسان اگر نتواند بر خود مسلط باشد و کنترل نقاط مختفل بدن خود را در اختیار داشته باشد که دیگر انسان نیست ، از سگ نیز کم تر خواهد بود. این جملۀ بسیار فلسفی ، در وصف مردی 26 ساله به شدت صدق میکند ؛ اما مگر آن مرد چه کرده است که این چنین به او تاخته ام ؟
این شعر را بخوانید تا بدانید

آن مرد آمد
آن مرد بدون شلوار آمد
آن مرد با شورت آبی رنگ آمد
آن مرد نصف شب آمد
آن مرد به سراغ اسب بیچاره ما آمد
آن مرد اسب ما را اذیت کرد

حال دانستید که یک بشر چگونه به یک اسب هجوم میبرد و از او درخواست های نامتعارف میکند ! اما نمیداند که اسب حیوان نجیبی است و تحت هیچ شرایطی تن به خواسته های حیوانی ، بی شرمانه و به دور از اخلاق نوع دوستانۀ او نخواهد داد.
صاحب اسب نام برده ، از آن مرد شکایت کرده ، به حمد الله ، خیلی سریع هم پیداش کردن ؛ دیدن همسایه شون بوده ! بلافاصله ایشون رو بازداشت میکنن ؛ تا اینکه اعتراف میکنه ، که ساعت 3:30 بعد از نیمه شب وارد محوطه نگه داری اسب ها میشه و وقع ما وقع ( پس شد آن چه شد ! )
گفته میشه به جرم اذیت و آزار اسب ، از طرف دادگاه ، قطع به یقین زندانی یا جریمه میشه ، تا کنترل کند خود را.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر