صفحات

۲۷ شهریور ۱۳۸۹

تابلوی کنار جاده هشدار می دهد

پیر خراباتی ما را غمی فزون در گرفت. چنان خفن که کوله بر دوش نهاد و عزم کوه و کمر کرد.
وی را گفتند : از بهر چه چنین کنی ؟
لب گزید و سر چرخاند و خداوندگار را منادا قرار داد که آسمان بر زمین آمد ...
مقداری او را آب قند دادند و او را مالامال کردن و پرسیدن مایلی بیشتر بمالیم ؟ که گفت : متشکرم
لختی دگر گذشت و پیر سوفی ما آرام گشت و لب به سخن باز کرد و گفت :
داشتم تو اینترنت می چرخیدم واسه خودم ؛ خبری را خواندم از ایرلند ؛ و مرا غمی بزرگ در گرفت. غمی چنان بزرگ که تو گویی روحم از تنم جدا گشت و قلبم شرحه شرحه گشت. خواندم که بزرگراهی در ایرلند به طول 250 کیلومتر وجود داره که هیچ مستراح و موالی درش تعبیه نشده ... وا مصیبتا ! وا حسرتا ! چگونه باور کنم ؟ چگونه تحمل کنم و به سر کنم ؟ چگونه 250 کیلومتر را با مرکب خود بروم بدون آنکه جایی متوقف شوم و خود را از بند اضافات تن رها سازم ؟ لا ! لا !

اصل خبر : به دلیل نبود بودجه ؛ بزرگراهی ساحلی به طول 250 کیلومتر هیچ استراحت گاهی برای قهوه و دستشویی نمودن نداره ؛ برخلاف " همه " جاده های اروپایی. ضمن اینکه قرار شده با نصب تابلو هایی در اوایل جاده ، این نداشتن دو مورد بالا رو از همون اول به راننده و مسافرین تذکر بدن که بعدا نگن که نگفتید !

پس از این به بعد قاعدتا باید در اول همۀ جاده های ایرانی یه تابلو با همچین مضمونی رو ببینیم :

راننده گرامی !
تا 250 کیلومتر آینده هیچ امکاناتی جهت رفع نیاز های دفعی اندام شما تعبیه نشده است ؛ در صورتی که مرد این جاده هستید که بسم الله
ولی اگر این کاره نیستید یا بیماری [ ... ] دارید و کنترلش دست خودتون نیست ... دور بزنید برگردید و طبیعت را آلوده نسازید !

۲ نظر:

  1. هه...! ایرانی جماعت کاری به این حرفا نداره!!!!!

    پاسخحذف
  2. shoma koja didi ,in melat donbale wc begardan? bem begoo man bet khodam ye mazda 3 jayze bedam

    پاسخحذف