صفحات

۲۰ آذر ۱۳۸۸

اینکه ما با ... چه کردیم !

در چند روز اخیر اتفاق های خوب و نیکویی رخ داد و امید به زندگانی ( این عبارت هیچ ربطی به امید زندگانی ، بازیگر فقید  تلویزیون نداره ! ) به شدت افزایش یافت.
اینکه ان شالله در آینده نزدیک هر مرد میتواند و باید بتواند و نامرد است اگر نتواند بیش از یک زن اختیار کند را ما باهاش خیلی حال کردیم !
اینکه یک هلندی به پلیس گزارش داده که کلکسیون قرص های اکستاسی ( همون اکس خودمون که تو خطی زمین - فضا مسافر میزنه ! ) به ارزش حدود 16.200 دلار به سرقت رفته ! در حالی که نگه داری این قرص ها خودش جرم به حساب میاد را ما باهاش کف کردیم !
اینکه در آلمان به هر کیلو قهوه حدود 3 یورو مالیات میبندن ما بهش اصلا اهمیت ندادیم ! چون نه تو آلمان زندگی میکنیم ، نه قهوه کیلویی میخریم ! تازه مالیات هم نمیدیم !
اینکه انگلیسی ها در موقع مستی میروند در فرانسه اسکی میکنند و میمیرند زیاد مهم نیست ، اما اینکه دولتشان بیانیه داده و از بریتانیاییها خواست بین اسکی و مستی فقط یکی را انتخاب کنند نشان از وجود آدم زنده در دولت این کشور عقب افتاده است ! شعار این حرکت هم اینه : مرگ خود را انتخاب نکنید !
اینکه فیلم اره 6 ( SAW )  وارد بازار فیلم های دی وی دی کشور شد هم به انتظار یک ساله ما پایان داد . اما نمیدانیم از آن خوشمان امد یا نه ! بنده فکر میکنم هرچه این فیلم را می بینم کمتر موضوع آن را درک میکنم ! اما اون قتل یکی مونده به آخری ، همونی که اسید از 100 جای بدن وارد بدن طرف میشه را باهاش حال کردیم !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر