صفحات

۱۴ آذر ۱۳۸۸

خرناس ؛ چیستی و چرایی

جوهره ی مرد از دیدگاه ما ، از ازل تا کنون خر و پف بوده ، هست و خواهد بود ؛ اصلن مردی که خر و پف نکند و خرناسش ، انسان را یاد نعره ی خر در چمن نیندازد باید در مردی خود شک کند !
با این مقدمه میرویم به سوی پیروان مکتب خود ( همین مکتبِ مردی : خر و پف ) در فلوریدا ! بعله ! در فلوریدا هم معیار سنجش مردی و نامردی همین خرناس های شبانگاهی ست !
یکی از پیروان ما در آمریکای گور به گور شده ، چند روز پیش بازداشت شد که بنده چند و چون کار رو از وی جویا شدم ؛ ماجرا رو از زبون خودش بشنوید شیوا تر و گویا تر هستش ؛ این شما و این توضیحات یکی از پیروان ما در فلوریدا :
دیشب خیلی خسته بودم ؛ تا سرمو گذاشتم زمین خوابم برد ؛ اما ساعت 30 : 3 اینطور ها بود که بیدار شدم ؛ با صدای خرناس پدر . اعصابم بدجور خورد و خاکشیر شد . میخواشتم بزنم دهن مهنشو آسفالت کنم ! اما حال نداشتم پا شم اینکارو کنم ، دیدم یه مجله دم دسته ، پرت کردم سمتش بلکه صامت شه .
نشد ؛ تازه یه ذره خودشو اینور اونو کرد و صدای خر و پفش کل محله رو برداشت . دیگه داشت میرفت رو مخم . حال پیدا کردم ، انگیزه گرفتم ! رفتم همون کاری رو که قبلن حال نداشتم بکنم رو انجام دادم ! : رفتم بیدارش کردم با مشت گذاشتم پا چشش !
الان هم دو روزه که بازداشتم ؛ داش شروین دمت گرم ! خیلی مردی به مولا ، کمپوت گلابی ها خیلی چسبید !
اینی که خوندید ترجمه ی حرف های دوست خوبمان بود ، توقع ندارید طرف تو فلوریدا فارسی بدونه که ! دارید ؟! این انگلیسیش :
Last night I was so tired, just as I put my dog-head on earth (!), I vanished. but in mid-night I was woken up, by my daddy's parasit ! I was not on mood to go and place something in his mouth, so I throw magazin to him, but it didnt work out. then , I rised up , I motivated my self ! and finnaly I Asphalted him as clear as Tehran's Shahrdari ! I put my punch lower his eyes !
It's two days I'm arrested. Shervin bro ! your the man to Mola ! pear cans sticked well !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر