صفحات

۲ آذر ۱۳۸۸

آن فلان زا

این آن-فلان-زا (!) هم برای ما شده جریان بکش بکش فیروز کریمی ؛ هرکی از راه میرسه یه نطقی میکنه و به مسیر خودش ادامه میده و میره ، هیچکس هم به فکر برایند این گفته ها نیست !
برای جلوگیری از آنفلوانزای خوکی :
تو رادیو شنیده شده : حداقل یک متر از دیگران فاصله بگیرید
و بنده هر جا میرم ، با رعایت جوانب احتیاط یک متر از دیگران فاصله اختیار می کنم.
منبع آداب و رسوم بریتانیا ( یه چیز تو مایه های سازمان ملی جوانان ِ خودمونه که هیچکس نمیدونه چیه و کجاست ! ) اعلام کرده بهتره که موقع سلام علیک بر گونه های یکدیگر بوسه بزنیم تا با یکدیگر دست بدهیم
Jo Bryant هشدار داد ، مردم ترجیحن همدیگر را فقط بر روی گونه بوس کنند ، تا نعوذبالله لب ِ هم !
ایشون همچنین افزودند که زیاد با هم پارتی نگیرید
و اما بنده به نمایندگی از مردم دائم الخمر ایران (!) جوابیه ایی بدین شکل به صندوق پستی او خواهم فرستاد
هی جو !
اولن ؛ که تو به جک قول داده بودی !
دومن  ما خودمون میدونیم کجای کیو ببوسیم ، تو نمیخواد واسه ما ارجح تعیین کنی
سومن ؛ بنده که در همه حال یک متر با مردم فاصله می گیرم چطوری بوسشون کنم ؟ باید دولا شم ؟! یا اندام فوقانی خودم را در حالت کشش قرار بدم ؟!
چهارمن ؛ ما تو مملکتمون پارتی نداریم ! اینجا مردم یا در جستجوی علمن ، یا علم در جستجوی اوناست و دارن فرار میکنند از دستش ! که البته گزینۀ دوم محتمل تر به نظر می رسه ! پس می بینی که ما وقت این دلقک بازی ها تحت عنوان پارتی رو نداریم
پنجمن ؛ این قولی که جک به زاپاس داده بوده ، چی بود ؟ اخر سر وفا کرده بهش ؟! در جریان هستی که یه ایران فهمیدن تو و جک به زاپاس قول دادین ؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر